چای برای دو نفر

به سراغ من اگر می آیی، کمی آهسته تر از دوست بیا، که ترک خورده ام از پیش در این تنهایی، ترکم می شکند

چای برای دو نفر

به سراغ من اگر می آیی، کمی آهسته تر از دوست بیا، که ترک خورده ام از پیش در این تنهایی، ترکم می شکند

پژمرده

من از شمایل فردای این اقاقی ها

به نقش زندگیِ عاشقانه پی بردم

بال

برای به آغوش کشیدنت دو دست کم است
دو بال می خواهم

سایه سار

سایه ات را از سرم کم نکن

به مویت قسم

من هرم آفتاب روزهای تنهایی را تاب نمی آورم

پرستش

حتما که نباید تو آن بت بزرگِ میان میدان اصلی شهر عشاق باشی تا همه پرستشت کنند،

تو اگر همان مجسمه کوچکِ روی طاقچه ی اتاق خوابم هم باشی، خصوصی چنان می پرستمت 

که خدای خدایان شوی

خودخواهی

یه مرد تنوع طلب٬ عاشق زنهای مختلف میشه

یه مرد جاه طلب٬ زنهای مختلفی و عاشق خودش می کنه

یه مرد هوسباز٬ با زنهای مختلف همخواب میشه

یه مرد عشقباز٬ با زنهای مختلف درددل می کنه

یه مرد حیله گر٬ با زنهای مختلف میره کافی شاپ

یه مرد بی اراده، زنهای مختلفی و به خانوادش معرفی می کنه

و ...

اما،

یه مرد خودخواه عاشق یه زن میشه، یه زن دیگرو عاشق خودش میکنه، با یکی دیگه میره کافی شاپ، با یه زن دیگه می خوابه، درد دلاشو به زنی دیگه میگه

آخرشم یکی دیگرو به خانوادش معرفی میکنه.


پ.ن: امیدوارم از روی خودخواهی ترکم نکرده باشی مرد

عادت

مرد جوان هر روز با کمی خجالت از خواهر کوچکش می پرسید:

- یلدا، امروز هم ترنم را دیدی؟

و دخترک در حالی که نگاه مستقیمش را از برادر می دزدید پاسخ می داد:

- دیدم، اما حرفی نزد یحیی جان.

.

.

.

آن روز یحیی از همیشه شکسته تر بود و این را می شد از برجستگی رگ کنار پیشانی اش براحتی فهمید.

درحالی که با دست موهای آشفته اش را مرتب می کرد، به چهار چوب در تکیه زد.

هنوز داشت با نگاهش مقدمه چینی میکرد برای طرح سوالِ هر روزی که یلدا با صدایی آرام گفت:

- به تو گفته بودم ترنم عادت به بی وفایی دارد، دیگر منتظر چه هستی؟

یحیی در حالی که سخت تلاش می کرد تا منطقش را استوار تصویر کند، با بغضی نازک پاسخ داد:

- خب... خب هرکسی در این دنیا به یک چیز عادت دارد، 

ترنم به بی وفایی؛ من هم به انتظار


بداخلاق

اخم بکن

بد اخلاق باش

اما باش

از دست تو

چشمانت را ببند؛

ببین...

این دنیای من است.





قدم آخر

اکنون در یک قدمیه توام

آخرین قدم را سجده می کنم تا آغوشت

پیام

خدایا تشکر میکنم از شما و همه ی دست اندرکاران بخاطر دنیای خوبی که درست کردید

فقط دو تا درخواست داشتم...

اول اینکه اگر امکان دارد یک مقدار زمان بودن من با عشقم را افزایش دهید،

و بعد هم لطفا دنیا را یکم دیر تر شروع کنید، صبح ها ملت خوابشان می آید.

با تشکر مجدد

بنده

.

بییپ