چای برای دو نفر

به سراغ من اگر می آیی، کمی آهسته تر از دوست بیا، که ترک خورده ام از پیش در این تنهایی، ترکم می شکند

چای برای دو نفر

به سراغ من اگر می آیی، کمی آهسته تر از دوست بیا، که ترک خورده ام از پیش در این تنهایی، ترکم می شکند

هیهات

باز خاکستر سیگار کسی بر سر میز

توی یک کاغذ جا مانده به طعم شکلات

تار موی سیهی از سر یک مرد غریب

جای انگشت ضمختی وسط شیشه ی مات

شاید از دیدن اینها کمی آزرده شوی

می دمدم با نگه بسته - ندیدم - هیهات

قرض

دلم را پس بده، می‌‌خواهم یک آه از ته دل بکشم.

عبور

دل بستن به ثانیه‌ها از دل بستن به تو آسانتر است

 ثانیه‌های بیچاره خودشان می گذرند 

ولی‌ منه بیچاره باید خودم از تو بگذارم.