چای برای دو نفر

به سراغ من اگر می آیی، کمی آهسته تر از دوست بیا، که ترک خورده ام از پیش در این تنهایی، ترکم می شکند

چای برای دو نفر

به سراغ من اگر می آیی، کمی آهسته تر از دوست بیا، که ترک خورده ام از پیش در این تنهایی، ترکم می شکند

حسب الحال

باید نباشم وقتی...

بود و نبودم برای کسی مهم نیست که

                              مهم ترین دلیل بودنم است.


پ.ن: خودم می دانم، جمله ی زیبایی نبود، درست مثل حال این روزهای من


پارو

در وسط این دریای عشق

فقط بجای پارو به صورتم لبخند بزن

به ساحل رسیدنش با من

منت

دلدادۀ آن گلم که در عشق کویر

پژمرد، ولـــی منت باران نکشید

نه شانه

در این دنیای به ظاهر آراسته

به موهایت نشانه بزن، نه شانه

 می خواهم زود پیدایت کنم.

ممکن است از دور بیایم.